خیلی مواقع اگه کسی از شما بپرسه که شغلت چیه و شما بهش بگین من تو زمینه ی تجارت الکترونیک کار میکنم، یا بهش بگین من از اینترنت پول در میارم، یا اگه بگین با یه شرکت خارجی دارم از طریق اینترنت فعالیت میکنم یا چیزهایی شبیه به اینها، بی برو برگرد بهتون میگه نکنه رفتی توی شرکتهای هرمی؟؟؟؟!؟؟؟!؟؟؟
چه ربطی داره نمیدونم، ولی شاید اگه کسی هم بیاد و راجع به کارش با شما اینطوری صحبت کنه شما هم همین جواب رو بهش بدین، پس اگه تا الان اینطوری فکر میکردین بدونین که سخت در اشتباه بودین، برای اینکه قضیه روشنتر بشه من مطلبی رو از روزنامه ی جام جم در این مورد میذارم که دوستان از اشتباه در بیان:
بر گرفته از ضميمه چشم انداز-روزنامه ي جام جم-يکشنبه 18 شهريور 1386-شماره 155:
چندي پيش فهرستي از 10 عامل توسعه قابل توجه در تجارت الكترونيكي در دهه گذشته از سوي انجمن صنعت نرم افزار و اطلاعات منتشر شده است. در اين فهرست گوگل درصد قرار گرفته است.
چنين فهرست هايي مسلما بر اهميت تجارت الكترونيكي در رشد اقتصاد جهاني تاكيد دارد چرا كه اين عوامل توسعه به عنوان كاتا ليزوري براي محصولات و خدمات جديد عمل مي كنند. اما متاسفانه در كشور ما وضع به گونه اي ديگر است و نام تجارت الكترونيك با نام شركت هاي هرمي و زنجيره اي چون گلد كوئست و ... همراه است.
((برخي از شبكه ها با بهره بردن از طمع اعضا به ايجاد گروه هاي هرمي اقدام مي كنند كه هيچ ريشه اي در تجارت الكترونيكي ندارد, چرا كه درصد سود افراد مشخص نيست...))
اين اظهار نظر عليرضا جهاني يك كارشناس تجارت الكترونيكي است كه با بيان سوء استفاده هايي كه از تمايلات مردم در عرصه بازاريابي شبكه اي مي شود مي گويد: تجارت به نوعي زير مجموعه بازاريابي است. در بحث بازاريابي شبكه اي يا نت ورك ماركتينگ تحليل شبكه هاي اجتماعي مطرح مي شود چرا كه با شناسايي گروه ها در اين سايت ها مي توان به شناسايي افراد موثري كه دراي ارتباطات بالا هستند پرداخت و از اين طريق محصول خود را به واسطه اين افراد تبليغ كرد.
وي ادامه مي دهد: نكته جالبي كه در اين گونه شبكه ها ديده مي شود , شناسايي افراد اثرگذار تر است كه به بتوان به كمك آن محصول را تبليغ كرد و اين كار باعث تقويت بازاريابي مي شود. در كشور ما نيز كه به لحاظ اجتماعي وابستگي ها شديد هستند, با استفاده از اين خصوصيت مي توان به نحو بهتري از بازاريابي شبكه اي بهره برد; اما جاي چنين مباحثي در كشور ما خالي است, در كشور ما هنوز تجارت الكترونيكي رايج نشده است.
به گفته او هر چه اين بازاريابي موفق تر باشد آمار فروش بالاتر خواهد رفت و ارزش افزوده و سود بيشتري براي صاحبان سرمايه به ارمغان خواهد آورد.
محمد رحيم اسفيداني يكي ديگر از كارشناسان تجارت الكترونيك در اين زمينه مي گويد: در سيستم بازاريابي شركت هاي هرمي يك نفر به قيمت بازنده شدن نفر ديگر برنده است, اما در بازاريابي شبكه اي به معناي عملي برد و باخت مطرح نيست زيرا ارزش افزوده اقتصادي براي مشتريان ايجاد مي شود و مي توان آن را بازي برد- برد دانست.
وي با اشاره به دو برداشت عملي و عاميانه از بازاريابي شبكه اي اظهار مي كند:
در تعريف عاميانه , عنوان بازاريابي شبكه اي به شركتهاي هرمي اطلاق مي شود و در تعريف علمي , بازاريابي شبكه اي بحث جديدي در علم بازاريابي است.
به گفته او به رغم اينكه بازاريابي شبكه اي يك مفهوم نوين است اما رغبت كمتري براي بهره گيري از اين روشها وجود دارد.
وي ادامه مي دهد: از يك سو نبود شناخت كافي بنگاهها و از سوي ديگر پيدايش شركتهاي هرمي نگرش منفي به روش بازاريابي را دامن زده است و باشنيدن واژه بازاريابي شبكه اي ذهن ها به آن تعريف منفي معطوف مي شود.
اسفيداني با اشاره به مكتب بازاريابي ارتباطي مي افزايد: تفاوت ميان بازاريابي شبكه اي سالم و شركتهاي كلاهبرداري هرمي , ريشه در بحث هاي بازاريابي ارتباطي دارد; سيستم مورد استفاده در شركت هاي هرمي به گونه اي است كه هيچ ارزش افزوده اقتصادي ايجادنمي شود و مي توان آن را بازي برنده- بازنده دانست.
وي ادامه مي دهد ; با توجه به اين كه در شركتهاي هرمي ارزش افزوده اقتصادي ايجاد نمي شود, بنابراين آنچيزي كه در بين اعضا هرم توزيع مي شود در حقيقت پول افرادي است كه در سطوح پايين تر هرم قرار دارد و كسي كه در سطح بالاتري از هرم باشد بهره بيشتري نصيبش خواهد شد. از سوي ديگر بر اساس مفهوم بازاريابي اجتماعي منافع جامعه نيز بايد از سوي بنگاهها مورد توجه قرار گيرد در حالي كه در شركتهاي هرمي به منافع اجتماعي و مباحث اخلاقي بازاريابي توجهي نمي شود.
وي بهترين راه را براي انتشار چنين شيوه ي نوين بازاريابي با مفهوم مفيد در کشور را مکانيزم هاي آموزشي و اطلاع رساني مي داند و تصريح مي کند؛از طريق اين مکانيزم ها تفاوت بين دو برداشت متفاوت از واژه ي بازاريابي شبکه اي شناسايي مي شود و مديران با بعد مثبت اين مفهوم آشنا مي شوند.
زيرشاخه را به خاطر بسپار
هدف از نتورک مارکتينگ يا بازاريابي شبکه اي،مصرف کننده ي اوليه است نه مصرف کننده هاي بعدي.اما در شبکه هاي هرمي،هدف قراردادن زيرشاخه ها،مورد توجه واقع مي شود.
فرزاد وزيري پژوهشگر تجارت الکترونيک،با بيان اين مطلب اظهار مي کند؛امتيازي که براي مصرف کننده در قبال تبليغ محصول در قالب بازاريابي شبکه اي قايل مي شويم با ساختار مجموعه هاي هرمي تفاوت دارد.
اين کارشناس معتقد است که بازاريابي شبکه اي به معناي واقعي زمان مطرح است که مصرف کننده ي يک کالا با تبليغ کالاي خريداري شده از تخفيف ويژه برخوردار شود و افراد زيادي را به خريد ترغيب کند.در اين پروسه کالا مبادله مي شود و نقش واسطه به منزله ي يک فروشنده نخواهد بود و زماني که تعداد مصرف کننده ها افزايش مي يابد،توليد هم بالا خواهد رفت و به رشد چرخه اقتصادي کشور کمک خواهد کرد.
وزيري با اشاره به ديدگاه هاي مثبت و منفي افراد جامعه نسبت به اين نوع بازاريابي روي اينترنت مي گويد:
ورود هر پديده جديد با ممانعت همراه است و براي فرهنگ سازي لازم نيست که افراد را به پذيرش اين نوع از بازاريابي مجبور کرد،بلکه بايد با ارايه سرويس مثبت مردم را جذب کرد.
به گفته ي او مردم تاجرهاي خوبي هستند و به محض پديد آمدن تجارت الکترونيک مثبت،از آن استفاده مي کنند و کافيست از مطلوب بودن اين سرويس اطمينان حاصل کنند اما زماني که چيزي براي عرضه نداريم و وقتي مشکل پرداخت الکترونيکي و اطلاع رساني وجود دارد،وجود چنين سرويسي مشکل خواهد بود اما با برطرف کردن تمام اين موانع مي هوان سرويس با قابليتي را در اختيار مردم قرار داد تا مطلوبيت اين نوع از سرويس ها به طور عملي قابل مشاهده باشد.
به هر حال تفاوت ميان آنچه به عنوان بازاريابي شبکه اي در کشور رايج شده و آن چه در کشورهاي کشورهاي داراي تجارت الکترونيکي در حال انجام است.وجود دارد و پايين بودن سطح دانش افراد حتي به اين منجر شده که فعاليت شرکتهاي سودجو را معادل تجارت الکترونيکي قلمداد کنند.